×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

$\l\rs blog

gohardasht.com

× !-- http://www.gohardasht.com code starts--a id=gohardasht.com link href=http://www.gohardasht.com/ target=_blank title=gohardasht social network img src=http://www.gohardasht.com/pics/icon8.jpg alt=gohardasht social network border=0 //a language=java src=http://www.gohardasht.com/showads2.asp?username=salartabib2003_2/!-- http://www.gohardasht.com code ends --
×

آدرس وبلاگ من

salartabibzadeh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/salartabib2003_2

شكلات

با یه شکلات شروع شد من یه شکلات گذاشتم تو دستش اونم یه شکلات گذاشت تو دست من... من بچه بودم اونم بچه بود ... سرمو بالا کردم سرش رو بالا کرد دید که منو میشناسه خندیدم ـ گفت: دوستیم؟ ـ گفتم : دوست دوست... ـ گفت: تا کجا؟ ـ گفتم: دوستی که تا نداره... ـ گفت: تا مرگ... خندیدم و .. ـ گفتم: من که گفتم تا نداره!!... ـ گفت: باشه تا پس از مرگ ... ـ گفتم :نه نه نه نه...تا نداره ..... ـ گفت: قبول تا اونجا که همه دوباره زنده میشن یعنی زندگی پس از مرگ بازم با هم دوستیم؟تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم؟ خندیدم و .. ـ گفتم : تو براش تا هر کجا که دلت میخواد یه تا بزار ... اصلا یه تاااااا بکش از این سر دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمی زارم... نگام کرد نگاش کردم باور نمیکرد میدونستم اون می خواست حتما دوستی ما تا داشته باشه دوستی بدون تا رونمی فهمید... ـگفت: بیا برای دوستیمون یه نشونه بزاریم ... ـ گفتم: باشه تو بزار... ـ گفت: شکلات!! هر بار که همدیگر رو میبینیم یه شکلات مال تو یکی مال من ... باشه؟ ـ گفتم :باشه... هر بار یه شکلات میزاشتم تودستش اونم یه شکلات تو دست من .. باز همدیگر رو نگاه میکردیم یعنی که دوستیم... دوست دوست ... من تندی شکلاتم رو باز میکردم میذاشتم تو دهنم و تندوتند میمکیدم... ـ میگفت :شکمو... تو دوست شکموی منی .. و شکلاتش رو میذاشت توی یه صندوقچه ی کوچولوی قشنگ... ـ میگفتم :بخورش !!.. ـ میگفت: تموم میشه میخوام تموم نشه برای همیشه بمونه ... صندوقش پر از شکلات شده بود هیچ کدومش رو نمی خورد من همش رو خورده بودم .. ـ گفتم: اگه یه روز شکلات هاتو مورچه ها بخورن یا کرما چی کار می کنی؟ ـ گفت: مواظبشون هستم گفت میخوام شکلات هامو نگه دارم تا وقتی که دوستیم و من شکلاتمو میذاشتم تو دهنم و ـ میگفتم : نه نه نه ... تا نه... دوستی که تا نداره .... ** ۱ سال... ۲سال... ۴ سال... ۷ سال ...۱۰ سال... ۲۰سال شده اون بزرگ شده منم بزرگ شدم من همه ی شکلاتامو خورده بودم و اون همه ی شکلاتاش رو نگه داشته اون اومده امشب تا خداحافظی کنه میخواد بره بره اون دور دورا میگه میرم اما زود بر میگردم من که میدونم میره و بر نمیگرده یادش رفت شکلات به من بده من که یادم نرفته یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم این برای خوردنه یه شکلاتم کف اون دستش اینم اخرین شکلات برای صندوق کوچیکت یادش رفته بود دیگه صندوقی داره برای شکلاتاش هر دوتارو خورد ... خندیدم میدونستم دوستی من تا نداره میدونستم دوستیه اون تا داره مثل همیشه خوب شد همه ی شکلاتامو خوردم اما اون هیچ کدومش رو نخورده حالا با یه صندوق پر از شکلات چی کار میکنه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
جمعه 2 خرداد 1387 - 11:47:41 ?.?

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم